lördag 16 april 2016

این سایت در دست تعمییر است



  این بلاگ را فقط با فایرفاکس می توانید درست بخوانید


https://www.mozilla.org/fa/firefox/new/?scene=2

https://www.mozilla.org/en-GB/firefox/new/?scene=2


این سایت در دست تعمیر است

خوبی را همه برای خود می خواهند




برای ملا ممکن نیست که خوبی را برای همه بخواهد
گفته شد
ترس از تغییر
ﺍﺯ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﭼﺮﺍ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ ؟
ﺭﺍﺳﻞ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ : ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ، ﭼﻪ ﺟﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ؟!
ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ما ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷویم ، "ترس از تغییر" ..

جواب
با عقل می شود تغییرات را به انجام رساند اگر چه کف پا نتواند همراهی کند و با تاولش مریز شود مریزی قابل معالجه است و اشتباه مریزی تاول پا قابل مداوا و جبران است و وقتی مریز معالجه گردد به راه صحیح اش میآید پس اگر معالجه گردد می شود از مسیر سنگلاخ های کوه پایه ای با دید کم گذشت و به دشت صاف حقیقت با دید زیاد رسید و آنوقت حقیقت آنچه که هست را گسترده تر نمایان می بینی نه خیال است که نادانسته در کوهپایه سنگلاخی در دید کم می پنداری و آنوقت که از کوهای سنگلاخی در نادانی های دینی عبور کردی و به دشت باز پهناور علمی رسیدی و آنگاه که دینا را در علم دانسته دیدی دین نادانی ها را رها می کنی و با علم در دانایی به دنیا می نگری و سرانجام بعد از دین نادانی قبلی در علم دانایی بعدی در دشت باز دنیا به دنیا در دانایی می شوی
آنانی که با مثال غیر علمی در غلط صحبت می کنند من با اثباط و توضیح درست ردشان می کنم
اگر زمان شاه و زمان ملا را مقایسه کنیم
تغییرات همیشه در دو حالت پیش می آیند
حالت اول وقتی تغییرات علمی شود تغییرات بهتر و ترقیخواهانه تر پیش می آید و هر چه علمی تر شود تغییرات مترقی تر و بهتر و مفیدتر برای مردم می شود که اسم اش تکامل در بهتری می شود
حالت دوم وقتی تغییرات دینی شود تغییرات بدتر و واپسگرایانه تر پیش می آید و هر چه دینی تر شود تغییرات دینی واپسگرایانه تر و بدتر و غیر مفیدتر برای مردم می شود که اسم اش ضد تکامل در بدتری می شود
پس جامعه نیکو جامعه ای است که همه ارکانش علمی شوند
و جامعه بد جامعه ای است که همه ارکانش دینی شوند
اگر نزد کسی علم بیشتر رشد کند در علم بیشتر فرد داناتر می شود و آن فرد در علم بیشتر در دانایی نیکوتر می شود
اگر نزد کسی دین بیشتر رشد کند در دین بیشتر فرد نادان تر می شود و آن فرد در دین بیشتر در نادانی بدتر می شود 
 هر چه بیشتر در علم پیش رویم دنیا برایمان گشاده تر می شود
هر چه بیشتر در دین پیش رویم دنیا برایمان بسته تر می شود  
 من با اثباط و توضیح که تا اینجا نوشتم دکان ملایان تعطیل شد و از حالا ملایان دروغگو بیایین بروید توی کون الاق



tisdag 5 april 2016

حقه اسلام دیگر

مطمئن هستم که درست نوشتی چون ایرنی ها در زمان قبل از صفویه اسلامیان عرب را از ایران بیرون کرده بودند ولی صفویه عین خمینی مردم را گول زده بودند و با قول اسلام آن نبود و طور دیگر است اسلام جدید شیعه را با نام علی و جد و ابادش به عنوان یک نوع حکومت خوب و مناسب و آزاد و بشر دوستانه وارد ایران کرد که بعدها این اسلام صفوی به نام اسلام شیعه تغییر نام پیدا کرد و در حقیقت مرامهای این اسلام شیعه همان مرامهایی که در اسلام سنی است می باشد و چون همه  اسلام ها از قران طبعیت می کنند فرقی بین اسلام شیعه و اسلام سنی و اسلام بهاییت و دیگر اسلامها وجود ندارد چون همه اسلامها اسلام ناب محمدی هستند به این علت این اسلام اسلام واقعی نیست و اسلام اسلام دیگر است یک فریب و حقه است که اگر فرد این دام را شناخت و خواست از این دام رها شود به دام دیگری با ظاهر دیگر بیافتد که همه دامها عین هم دام هستند و ایرانی هایی که گرفتار این فریب صفویه شده بودند اکنون برای رهایی خود از اسلام از هر نوع اش تلاش می کنند و در نظر    داشته باشیم که اسلام دین ایرانی نیست بلکه دین وارداتی است که به زور وارد ایران شده است
توجه داشته باشید که اسلام شیعه در بدو تشکیل اش به مانند اسلام بهاییت کنونی بود که بعد از گذشت زمان این اسلام شیعه که در ابتدایش ما به عنوان اسلام صفوی می شناختیم بیشر به قران توجه کرد و بعدها این اسلام شیعه به مانند اسلام سنی و اسلامهای دیگر شد و اکنون همین اتفاق در سطح جهانی در وقوع است اما اینبار اسلام با نام بهایت تلاشش را برای گمراهی مردم و مسلمان شدنشان را سعی می کند و وقتی خوب همه در سطح جهان مسلمان بهایی شدند آنوقت مطابق قران اسلام بهایی خط عوض خواهد کرد و اسلام بهایی به مانند بقیه اسلامهای واپسگرای ارتجایی مردم آزار کنونی می شود

رهایی




آواره

در آخر معنی آواره را برای شما می نویسم

مگر روزه می گیری و مگر نماز می خوانی که اسلام اسلام می کنی

بچه بدنبال بابایی ملا برای خودت بودی بچه بابایی بهتر از ملا برایت پیدا کردم بچه بدنبال دینی راه نیافت چون دینی با قبرستان همکاری دارد و تو را به قبرستان می فرستد مخالف دینی باشی دینی می کشدد و اگر موافق دینی باشی تو را می فرستد که بکشی بعد اش هم می کشدد اگر دنبال علم باشی از علم برای انسانیت نزد دینی صحبت کنی دینی کافر می نامدت و می کشدت یا اگر علمی باشی و از روی دانایی علمی نه دینی تفکر و صحبت کنی ملا تو را خلاف دین می نامد و می کشدت و نمی شود دانای علمی براحتی از روی یافته های علمی درست آنطور که هست نزد دینی بگوید اگر اینگونه علمی درست و مطابق یافته های علمی در دنیا برای دینی تعریف کند آن علمی نزد آن دینی گناه مرتکب شده و دینی آن دانای علمی را می کشد بعد اش هم به غلط و نادانسته دینی می گوید که آن علمی گناهکار را به جهنم فرستاد و نزد دینی هرگونه باشی و دینی از روی نادانی نپسندت به دست دینی کشته می شوی و دینی نابودت می کند و در خیالات نادانی اش می انگارد که صواب اش را می برد آخر در دین که خدایی در کار نیست آنچه که دین است ملای دینی خود را حق دار و صاحب آن دین می نامد بچه ای که خودت را دینی می دانی آیا می دانی مشکل چه است مشکل رهبرت نه فقط دانا نیست و نادان است بلکه مشکل رهبرت تربیت بر ضد دانایی شده بچه اگر بابا می خواهی بیا برایت بابایی پیدا کنم که در آینده قصد جانت را نکند و در چنته دانایی داشته باشد که آن داناییها را به بچه اش منتقل کند بچه می دانی دنیا کجاست دنیا همه جاست ملا به دروغ می گوید این دنیا دنیا نیست جای دیگر دنیا است نه بچه ملا در زمان طولانی دروغ گفت اما علمش نبود که دانسته شود ملا مزخرف می گوید و حالا که علم اش است می دانیم که ملا مزخرف می گوید و ملا تو را گمراه کرد از دنیای دیگر می گوید در کلاس اش نیست بیا تا من برایت از دنیا بگویم که در حقه ملا به تو تو آنقدر گمراه و رسوا نشوی که تمامی فیس بوکی ها تو را به مسخره در رسوایی در میزان ملای نادان بدانند
بچه من روشنفکران زیادی را دیدم که اهل روزه و نماز نبودند اما از آخوند و اسلام حمایت می کردند آیا تو هم در خلوتت بمانند احمدی نژادها روزه نمی گیری و نماز نمی خوانی اما چون ملا را در قدرت و مبارزه بر دیگران موفق می دانی شیفته قدرت متجاوزانه ملا شدی و ملا ملا  و اسلام اسلام می کنی بچه با تمامی روشنفکرانی که من در ارتباط با آنان بودم دیدم که آن روشنفکران از روی نادانی از ملایان حمایت می کردند و اگرچه نمازخوان و روزه گیر نبودند از ترسشان نزد دیگران هم تظاهر به نماز خوانی و هم تظاهر به روزه داری می کردند و در خانه از ترسشان به فرزندانشان می گفتند که اگر معلم مدرسه یا هرکس دیگر از شما سوال کرد نگویید که بابا و مامان نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند و در خانه صبحانه و نهار و شام می خورند
بچه این ملایان را که می بینی من از نزدیک آنان را می دانم که هم شراب می خورند و هم کانالهای سکسی خارجی را می بینند و هم موزیکی را که ملایان برای دیگران مبتذل می دانند گوش می کنند و هم به زنان مردم تجاوز می کنند و هم کون می دهند بچه حالا که می دانی که همه می دانند و می دانستی که همه تو را می دانستند و تو را به مانند حزب الهی های دروغین دیگرشناختند بار دیگر که زبان باز می کنی بدان که مردم حزب الهی های دروغگو را می دانند
بچه طرفداران پرپاقرص کانال شبخیز می دانی کی ها هستند خانوادها و زنها و بچه های روحانیون درجه اول کشورت هستند
اهل علمی نزدم از دین دفاع کرد و مجله دینی در دست داشت می دانستم که روزه نمی گیرد و نماز نمی خواند از دین گفت و از ملا و قدرتش گفت و گفت آنگاه که ملا رهبر درقدرت در کشور شود دینی های جهان با هم شوند و دنیا را ما تصاحب می کنیم جواب دادم مگر نماز می خوانی و روزه می گیری که از اسلام و دین دفاع می کنی اگر دین را در کشورت رهبر کنی تو دینی نیستی و دینی نمازخوان و روزه گیر تو نماز نخوان و روزه نگیر را نمی پسندد و از زندگی و وجودت صاقط ات می کند باز این نادان مدرسه رفته در ادامه اینگونه تفکرش را رها نکرد و ادامه داد و روزی نزدش بودم  دیدم و می خندیدم چون به بچه هایش نزد من می گفت یک وقت بیرون نگویید که بابا و مامان روزه می خورند و نماز نمی خوانند خندیدم به من گفت بچه هستند شاید معلم سعی کند و از بچه بخواهد که بگوید که بابا و مامان در خانه غذا می خورند یا نه من هم که ناراحت بودم که این ابلهان با این نادانی اشان بر من مشکل دین و ملا قرار دادند من چه باید کنم که من دینی ندارم می دانید چه کردم مملکت را رها کردم و رفتم تا بتوانم حرف دلم را بزنم و اختیار خوردن و پوشیدنم را داشته باشم
من از کشورهای دیگر نمی نویسم چون از ایران نوشتم از ایران می نویسم که شما هم بدانید و آنچه را که می نویسم می دانم که شما هم خوب می دانید چون شما همه مردم در داخل کشور برای زیست و تنازوع بقا و کار و مقام اجتماعی آنگونه حقه بازید که تا اینجا نوشتم و تشریحتان کردم هستید و همه شماها در داخل مملکت اینگونه که نوشتم در حقه بازی زیست می کنید و این فرهنگ را من نزد ایرانیان و عربها و مسلمانان خارج کشور هم یافتم یعنی این فرهنگ در خارج از ایران هم رواج دارد

تذکر با احترام به استثناهایی که خارج از چارچوبی که نوشتم را خود در نظر داشته باشید
ملا مواظب باش که آب توی گلویت گیر نکنه

در ابتدا قول دادم که معنی آواره را در آخر بنویسم و می نویسم که
آنسان که دین اسلامی و ملای حاصل اش قدرت کشورم شد همین جایی را هم که داشتم دیگر ندارم بدینجهت آواره شدم

1379
 ویندی
به مهرت و به مهرم با هم مهربان باشیم
بچه مدرسه ای