onsdag 1 april 2015

وقتی محمد به لباس ملا خندید من هم خندیدم


 
 
 
 
ملا غیر کویری در لباس محمد کویری

محمد در دوستی به من گفت و من این داستان را نوشتم
 

ملای عزیز امروز می خواهم برای تو در مورد لباس عربی بنویسم

ملا می دانی که عربستان کویر بسیار بسیار گرم طاقت فرسا است

و مردان برای آنکه خورشید سوزان به فرقشان سرشان نتابد بر روی سر خود روسری می گذارند که این روسری از پارچه نازک با رنگ روشن است که بتواند گرما را کمتر بخود بگیرد و ازدیاد گرما دفع شود و مانع تابش مستقیم سوزان آفتاب بر فرق سر فرد شود

موضوع بعدی چون هوا صحرای کویر گرم است عربها نمی توانند این روسری خود را گره بزنند و اگر روسری خود را گره بزنند گرمای سر در زیر روسری بسیار گرمتر از بیرون روسری می شود به این خاطر به جای گره زدن روسری عرب یک چوب دایره ای را بر روی روسری سر خود می گذارد تا آن چوب روسری را بر سر عرب در جای خود نگه دارد

ملا عزیز حالا می خواهم در مورد لباس عرب بنویسم

ملا می دانی که عربها دامن گشاد سفید رنگ که بتواند نور و گرما را از خود  دور کند با پارچه بسیار نازک بر تن می کنند و حکم این لباس بر تن عرب عین آن روسری بر سر عرب است یعنی چون صحرای عربستان گرم طاقت فرسا است و عرب تحمل آن گرمای طاقت فرسا را ندارد عربها پارچه نازک سفید رنگ که کمتر گرما را به خود جذب می کند و بیششتر گرما را از بدن عرب دفع می کند را دامن کرده و بر تن می کنند و این دامن سفید ضد گرما در تن عرب بسیاربسیار گشاد است تا باد بتواند به زیر داخل دامن عرب رفته و گرمای بدن عرب را این باد به بیرون دامن عرب رها می کند و دامن نمی تواند بر بدن عرب تنگ باشد اگر دامن بر بدن عرب تنگ باشد گرمای بدن عرب بطور طاقت فرسا بیشتر می شود و دامن بر تن عرب نباید سیاه باشد اگر سیاه باشد پارچه سیاه گرمای بیشتری را به خود جذب می کند و گرمای بدن عرب طاقت فرسا شده و عرب تحمل آن گرما را ندارد به این خاطر عرب دامن با پارچه نازک سفید و گشاد در گرما بر تن می کند تا زیادی گرما را از خود بزوداید

حالا می آیم سراغ شما ملای خوب عزیزم که ای ملا شما در کویر خشک و گرم زندگی نمی کنید که لباس مخصوص کویر را بر تن می کنید

ملا شما اکنون در هوای معتدل زندگی می کنید اما در خیالاتتان خود را در کویر گرم و خشک احساس می کنید که این احساس به صورت سراب غیر واقعی در مغزتان سبب بوجود آمدن احساس نادرست کویری در شما شده و به این خاطر لباس کویری بر تن کردید

اگر محمد لباس زنانه کویری را در خشکی و گرمای طاقت فرسا کویر بر تن داشت به خاطر شرایط خاص کویری آن دامن و روسری را بر سر و تن می کرد نه محمد در آن روسری و دامن ملا باشد

 از ملا سوال دارم که ای ملا چرا تو در هوای معتدل لباس کویری بر تن کردی که محمد از تعجب به عمل تو اکنون می خندد

اگر بگویی که چون محمد رهبرت است و تو لباس رهبری محمد را بر تن کردی این حرف تو ارزش مکانی پیدا می کند  که محمد به جهت ارزش مکانی در کویر خشک سوزان بی آب و علف در گرمای استخوان سوز آن لباس را بر تن می کرد تا خنک شود پس ای ملا عمل تو یک عمل فاقد ارزش و نابرابر با خواست و اجبار طبیعی در طبیعتی که زندگانی می کنی است و از نظر درستی عمل تو غلط و اشتباه و غیر قابل پذیرش است و از نظر عقلانی و تکامل نسبت به محیط و شرایط محیط که در آن زندگانی می کنی لباس پوشیدنت غلط است و در سیر طبیعی نسبت به محیط صدق نمی کند و در استدلال شما در کله اتان مشکل دارید و در وحم و خیال فکر می کنید که در کویر گرم و خشک سوزان بسر می برید که این وهم وخیال شما غلط است و صدق نمی کند و برای اطمینان به اطرافتان بنگرید و ببینید که شما در هوای معتدل زندگی می کنید و شما خودتان را باید با آن هوا و شرایط محیط اتان مناسب کنید و بدانید که محمد هم بدرستی به اطراف خود نگریسته بود و متوجه بود که در هوای خشک و سوزان و گرم کویری زندگی می کرد و خودش را با آن روسری و دامن مناسب با آن شرایط محیط اش درست کرده بود

ملا تو حالا می دانی چرا عرب کویری در کویر لباس عربی می پوشد اما چرا تو لباس عربی مناسب با کویر را در محیط معتدل بر تن کردی

نتیجه ای از خلاصه آنچه که نوشتم

نوع لباس و سنت مردم در جای جای دنیا در هر مکان نسبت به محیط جغرافی که آن مردم در آن مکانند در تکامل مناسب با آن مکان درست شده است که آن مردم در آن محیط قرار دارند

و مردم در آن محیط جغرافیایی که قرار دارند در تکامل خود را مناسب با آن شرایط جغرافیایی در آن مکان در می آورند

و این تکامل نسبت به محیط در آن مکانی که مردم در آن قرار دارند در تمامی سنت ها و آداب و رسومشان نتنها در لباس یلکه در تمامی سنتها و روش های زندگی اشان در جامعه اشان در تاثیر آن محیط اشان که در آنند تکامل می یابند

و مردم در ادامه زندگی اشان نسبت به آن محیطی که در آن محیط تکامل یافتند تکامل های بعدی اشان را انجام می دهند و در تکامل های بعدی در طول زمان به پیش می روند

و نوع سنتها و ارتباطات اجتماعی و خانوادگی بعدی مردم از این تکامل های انجام شده قبلی نشعت می گیرد

و مردم بر اساس این سنتها در حاصل تکامل های بعدی زندگی اشان را پیش می برند

یعنی نوع تکامل نوع محیط بعدی را در بر می گیرد

 

چون کله ام آزاد است با پارچه کله آزادم را نمی پوشانم تا صلب آزادی از کله ام کنم  

بچه مدرسه ای
 
 
 

 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar