fredag 9 oktober 2015

اجنه


 
ویندی
بخوان و بخند 
ویندی منظور است که برای رسیدن به درک و منظور صحیح فقط شنیدن کافی نیست بلکه باید با چشم دید و خواند تا فرض منجر به اثبات شود بر این انتظار همیشه در حال نوشتنم تا فرض در اثباط مکتوب گردد
داستان اجنه
در سایت آپارات فیلمی را در مورد اجنه دیدم
پسندیدم مطلبی هم در این مورد بنویسم
آنچه که برایم عجیب است وجود اجنه نیست چون آنها هم نوعی زندگی در درون این دنیا هستند
آنچه که عجیب است اینکه مردم چگونه در نادانی از اجنه موجود ترسناک و وحشتناک غیر قابل درک ساختند و مردم از اینگونه زندگی دیگر در درون دنیا وحشت دارند و از این وحشت برای ملا شغل ملایی درست کردند
و چون اجنه ها می توانند بر فکر مردم تسلط داشته باشند آنها خود با کنترول مغز مردم مردم را می ترسانند و با این ترساندن اجنه ها مردم را به سمت ملا سوق می دهند
و به این روش اجنه برای ما مردمان ملا آفریدند
شما چه فکر می کنید
من فکر می کنم که به این روش اجنه ها دکان خوبی برای ملایان تاسیس کردند و با بوجود آوردن این روش اجنه ها در بیکاری که در دنیا پرسه می زدند و حوصله اشان از بیکاری سر می رفت و سرگرمی نداشتند سرگرمی خوبی را برای خود دست و پا کردند
پس مسله اجنه دکان و سرگرمی خوبی هم برای ملاها و هم برای اجنه ها است ملا پولش را جیب می زند و اجنه ها هم از بیکاری حوصله اشان سر نمی رود
در افشای ملا می نویسم که اگر ملا که خود را اینگونه به اجنه نزدیک می داند اجنه ای غیبی را ببیند از ترس پا می گذارد به فرار و در حین فرار به خودش هم می شاشد و هم می ریند
این بود افشای حداقل و حداکثر آنچه که ملانادان ضد دانایی در واقعیت اش است و ما به اینگونه که ملا در نادانیها است هرگز به واقعیت ملا در نادانی هایش فکر نکرده بودیم 
و ملا را که خود نمی داند و نمی فهمد را پاسخ سوالات بی جواب دانستیم
اگر به افشاهای من باور ندارید خودتان ملا را امتحان کنید یعنی در جنگل چادر بزنید و ملایی را در آن چادر در شب تاریک تنها بگذارید و افرادی لباس سفید و افرادی هم لباس سیاه ترسناک بپوشند و به جنگل در نزدیک اطراف ملا بروند و صداهای وحشتناک در بیاورند و ساعت ها بدنبال ملا بدوند و ملا را رها نکنند و شکلک های ترسناک ایجاد کنند قول می دهم که ملا کلپس می کند و از ترس از زبان می افتد
حالا فکرش را کن اگر به جای شما در آن جنگل اجنه غیبی واقعی قرار داشت و به سراغ ملا می رفت ملا از ترس و وحشت به چه روزگاری می افتاد
من به شخصه ملا یی را دیدم که با لباس شخصی به نزد من آمد و به من گفت من ملا هستم و ما ملایان برای مردم از غیب می گوییم اما آنچه را که می گوییم خود نمی دانیم و نمی فهمیم تا اینکه دیشب در خانه روی تختخواب خوابیده بودم موجودی غیبی را که نمی توانستم ببینم مرا بغل کرد و مرا از روی تختخواب به سمت پنجره برد و پای پنجره در داخل اتاق به سمت کف خانه رهایم کرد و آن ملا در لباس شخصی از ترس وحشت زده و هراسان بود اما چون او ملا بود من به حرفش اهمیت ندادم و به راه خود در فاصله بیشتر در جدایی بیشتر از او ادامه دادم
اگر ملا در نادنی ها و نفهمی ها اینگونه است قول آن دنیا دادنش در حواص پرتی هایش مزخرفات است یعنی ملا چرند می گوید
به قولی فهم اجنه در کله ملا نیست بلکه در دهان ملا است
اما اکنون و در آینده صنعت غیب تحت تحیقات علم در کله علمی ها است
اکنون یادم افتاد که آخوندی مسخره در آمد خمیازه ای کشید و دهن دره ای کرد و در نادانی ها گفت علوم انسانی از نوع علمی باطل است و باید علوم انسانی دینی اسلامی جانشین علوم انسانی از نوع  علمی گردد تا اجنه ها خوششان بیاید و شما باور کنید که اکنون که یادم به این گفته ملا افتاد و برایتان نوشتم دارم از خنده روده پر می شوم و هر هر به ملای نادان می خندم چون به ملا باید اینگونه هر و هر خندید و قول می دهم که همه آنهایی که علمی می فهمند اکنون دارند به این دهن دره و احاجیف ملا می خندند
و مهمتر از همه اینکه چون ملا نادان ضد دانایی فاقد هر گونه علم است به این علت نزد ملا در لغت علوم انسانی کلمه علوم حذف می شود و به جای جمع لغت علم که علوم می شود جمع لغت دین قرار می گیرد حالا خودت فکرش را بکن که در روش دینی با جانشین قرار دادن لغت دین به جای لغت علوم در نام علوم انسانی چه افتزایی  جان می گیرد
از شما سوال دارم آیا می شود دنیایی که خودش در ساخت اش از نظم علمی متکامل شده در وجودش فاقد هر گونه ساخت و نظم علمی متکامل باشد
یعنی اگر هم دنیا و هم انسان درونش متکامل از نظم علمی هستند پس علم انسان شناسی در درون دنیا ایجاب می شود که ما این علم انسان شناسی را به نام علوم انسانی علمی در درون دنیا می نامیم
پس در قرن حاظر ثابت شده که ملا در تربیت اش نادان و ضد علم و ضد دانایی درست شده و ملا طبق خاصیت اش که در نادانی بر بدی است به جنگ با علم رفت و متوجه شدیم که ملا نادان است و به مبارزه با دانایی قیام اش را شروع کرد
من می گویم ای ملا ابتدا برو در دانشگاه درس جیگر و قلوه و مغز و کلیه بخوان یا کامل بگویم ملا باید ابتدا درس پزشکی و شیمی و فیزیک و آدم شناسی دیجیتال و آنالوگ بخوانی بعد در مورد انسان و انسانیت نظر بدهی و من به ملا در آرامش می گویم ملا نادان ضد دانایی به حوزه ات بر گرد و در این عصر دانایی در نادانی هایت احاجیف نگو چون دانایان احاجیفت را می فهمند و می فهمند که ملا در نادانی است و احتیاج است که ملا باید به مدرسه برود تا علم بیاموزد و دانا گردد پس تا آن موقع ملا خفه شو و به نزد اجنه هایت بر گرد
در آخر می نویسم تا با هم همراه با اجنه های ملایی همه با یکدیگر همزمان به ملا و اجنه هایش بخندیم
آماده باشید که می خواهم بنویسم
اما قبل از اینکه بنویسم یادآوری می کنم که اکنون دانشمندان در فهم و دانش بیشتر در زمینه جهان شناسی در حال تحقیقات هستند و دنیا را بیشتر از گذشته تحقیقات می کنند
حالا می نویسم تا با هم به ملا بخندیم
آماده اید
 ملایان در حوزه های طلبگی جهان شناسی می خوانند آن چه جهانشناسی است که ملا در نادانی می خواند
 
حالا که به ملا خندیدید و خنده اتان را کاملا سیر انجام دادید من ادامه را می نویسم
سوال من این است ملا که دانش ندارد بدون هیچ دانایی و در فقدان داناییها که ملا نمی تواند جهان را بفهمد و درس جهانشناسی نیاز به علم و دانش و دانایی بسیار دارد اکنون شما غیر ملایان فکر کنید آیا می شود بدون هیچ دانایی علمی جهان شناسی داشت این جهانشناسی غیر علمی در نادانی ها چگونه می شود شما متخصصان رشته ها گوناگون در زمینه های علمی مخصوصا در زمینه فیزیک که تحقیقات دنیا می کنید نظر بدهید و بگویید که این جهان شناسی ملایی چگونه است به ملا گفتم ملایان می گویند که جهانشناسی دینی را اجنه ها به ملایان می آموزند به این خاطر ملایان در سخنانشان از اجنه ها می گویند
سوال من اینگونه است که چون ملایان در نادانی ها غلط می گویند و نادانند و غلط می کنند پس معلمان ملاهای نادان ضد دانایی که اجنه ها هستند هم به مانند جماعت ملایان نادانانند و غلط می گویند و غلط می کنند
حالا که علت و منظورم را در مورد ملا و اجنه اش کاملا اثباط و بر ملا کردم شما در بی مقداری ملا متعجب هستید و من هم در تعجب قبل از اینکه بنویسم نمی دانستم ولی اکنون می دانم که ملا نادان جاهل هم می تواند در دنیای دانایان عاقل رهبر دانایان و عاقلان شود
تو چه فکر می کنی عزیز غیر ملای عاقل دانایم
 
 
۱۳۷۹

رستمکلا ساری

مدرسه ای وچه
 
 


Inga kommentarer:

Skicka en kommentar