رای نمی دهم
خلیفه حکومتمدار نیست
در این بازنگری و تحلیل خلیفه ملا است
فرق خلافت و حکومت چگونه است و فرق خلیفه و حکومتمدار چه است
برای دانستن این دو روش حکومتی روشهای خلیفه گری و حکومتمداری را بررسی می کنم
ابتدا در مورد روش خلیفه ای که روش انتصابی واپسگرایی دیکتاتوری است راتحلیلی می نویسم
خلیفه خودسر در خلافت بر اساس داستانهای باقی مانده از قدیم که بی پایه و اساسند عمل می کند و برای کنترول مردم و کشور به آن داستانها رجوع می کند و برای آنکه مردم عمل خلیفه که مطابق آن داستانهای قدیمی است را بپذیرند خلیفه آن داستانهای قدیمی خیالی غیر واقعی را به نیروی برتر از توان آدمی نسبت می دهد و آن کسانی که امر خلیفه را در جامعه خلیفه گری جاری می کنند مزدوران خلیفه اند
و چون محتوی و روش اسلام بنا به خلیفه گری است خلیفه اسلامی در مملکت اسلامی به نوع خلیفه گری کشور را که بلد و مردم اش را که امت می نامد اداره می کند
در اسلام خلیفه ای خلیفه با استناد به داستانهای دروغین قدیمی باقیمانده از قران و حدیث و داستانهای ملایان دیگر که به دروغ به الله نسبت می دهد مملکت را اداره می کند که همه این داستانها خیالی و جعلی و بی محتوای و از روی نادانی و از جهالت در آورده شده و خودسرند
در حکومت خلیفه ای خلیفه انتخابی نیست بلکه خلیفه انتصابی و بر اساس داستانهای پوچ قدیمی که دین نامیده می شود بزور بر مردم منتصب می شود
چون خلیفه در نادانی ها غیر مفید و بی تمدن است در مبارزه با تمدن خرابکار می شود به این علت نوع حکومت خلیفه ای ضد مردمی شده و حکومت خلیفه ای دیکتاتوری مستبدی است
در نوع حکومت خلیفه ای خواست و تفکر وارزش رای مردم وجود ندارد و مردم باید انتخاب خلیفه را برگزینند و چون روش در نوع حکومت خلیفه ای رجوع به داستانهای ملا نصرالدینی قدیمی است نه تفکر و تکامل پیشرفته اجتماعی عصر جدید بدست آمده از دانایان علمی روزگار بدین دلیل حکومت واپسگرای خلیفه ای حاصل شده از داستانهای بد قدیمی حکومت بدون آزادی و بدون تفکر و همراه با اجبار و تشنج است و در حکومت خلیفه ای ارزش رای آزاد مردم و آزادی مردم وجود ندارد
در حکومت خلیفه ای درعصر جدید ناچارا خلیفه برای گول زدن مردم به مردم اجازه رای گیری می دهد اما در حقیقت انتخاب مردم انتصاب از قبل خلیفه است یعنی مردم فقط می توانند به انتصاب خلیفه رای بدهند و خلیفه که چندین منتصب خود را برای انتخاب به رای گیری مردم گذاشت به دروغ آن انتخاب منتصب خلیفه را منتخب مردم معرفی می کند و در ظاهر مردم رای می دهند ولی در باطن مردم فقط یکی از منتصبان خلیفه را انتخاب می کنند در این روش رای انتخابی مردم به انتصابی خلیفه است و مردم حق رای آزاد و انتخاب آزاد ندارند
در حکومت خلیفه ای آزادی مردم نزد خلیفه جرم و گناه و امری جهنمی محسوب میشود
خلیفه فریبکار است و برای آنکه خلیفه مردم رابیشتر بفریباند تا مردم حقه خلیفه حقه باز دیکتاتور دینی را ندانند خلیفه به اختیار خود بدروغ مزدوران خود را به دو دسته مخالف هم تقصیم می کند و تحت کنترول خود به آنها اجازه می دهد تا تلاش خود را بکنند تا خلیفه به دروغ به امت اش برساند که در حکومت خلیفه ای مخالفان خلیفه هم می توانند بنا به نظرشان تلاش آزادانه می کنند
اما اگر با دقت حکومت خلیفه ای را مرور کنیم در عمل می دانیم و می فهمیم و شاهد خواهیم بود که چون خلیفه نادان بی استدلال است تحمل مخالفان را ندارد و همه امور در مملکتی که خلیفه در آنجا ریاست می کند در دست و به فرمان مستقیم و به میل خلیفه دیکتاتور دینی است که مردم در آن نقشی ندارند و مردم فقط مهره های بازی خلیفه هستند
در روش خلیفه ای نامهایی که بطور معمول قبل از خلیفه درجامعه رواج دارند به نامهای ملا و منبر و خلافت و خلیفه و فقیه و امت و بیت و بلد و قران و حدیث و گفتار ملایان کونی ابنه ای نادان تغییر می یابند
چه می شود کرد که کونی دولای قدیم ملای جدید شد
رای می دهم
حکومتمدار خلیفه نیست
روش حکومتمداری که روش انتخابی مترقی آزاد نامیده می شود را تحلیلی می نویسم
در روش حکومتمداری یا انتخابی کنترول و پیشبرد و سرنوشت جامعه به دست مردم است و مردم حکومتمدار را انتخاب کرده و با نظر خود حکومتمدار را در تصمیم گیری ها و رهبری هدایت می کنند
و رهبر منتخب مردم با استناد به ترقیات مدرن علمی و اجتماعی روز جامعه را مناسب با خواست و نظر مردم اداره کرده و پیش می برد
و شخص منتخب مردم خودسر تصمیم گیرنده نیست بلکه شورایی از نمایندگان مردم نظرها را مورد بحث و تحلیل قرار می دهند و آن نظرها بوسیله متخصصان علمی و اجتماعی مطابق آخرین استدلالهای کشف شده روز بررسی می شود و در آخر بررسی انتخاب نتیجه شده و رهبر حکومتی انتخاب حاصله را به اجرا می گذارد و در حین اجرا چنانچه باید بررسی دوباره یا بررسی بیشتر شود دوباره بررسی بیشتر صورت می گیرد و آن نظر تصحیح می شود و آن تغییرات حاصله بدست آمده دوباره بوسیله رهیر و مسئولین زیر دستش در جامعه جاری می شود
در این روش حکومتی رهبر انتخاب مردم است و این مردم هستند که با رای خود بدون حقه بازی هم رهبر وهم دیگر دست اندرکاران در تصمیم گیری و اجرا را انتخاب می کنند
و کنترول مملکت بدست حکومتمداران متمدن و مترقی و آزادی خواه که همیشه بدنبال تکامل و ترقی و نوآوری و پیشرفت بیشتراند اداره می شود
در این روش که نامش را حکومتمداری نامیدم در این روش حکومتمداری که انتخابی است رجوع به خواست و تفکر مردم در الویت است
و در این روش حکومتمداری رعایت آزادی اجتماعی آیین و شئون اصلی حکومتمداران منتخب مردم است
و در این نوع روش حکومتمداری آموزش و ترقی و پیشرفت و تکامل جامعه سرلوحه تلاش حکومتمداران است
و دراین روش هرچه جامعه بیشتر به پیش می رود حکومتمدار خود و دست اندرکارانش هم در تکامل و ترقی و تمدن و آزادی بیشتر به پیش می روند و ارزش و رای و خواست مردم در ازادی بیشتر اهمیت داده می شود
و در این روش حکومتمداران منتخب ازاد مردم بیشتر تحصیل کرده و با تجربه و دانا و مطابق نیاز مردم اند
این نوع حکومتمداری حکومت به روش انتخابی و ازاد نامیده می شود و در این روش خواست مردم که رای مردم است ملاک در انتخاب است
در این عصر متکامل جدید روش واپسگرای عصر نادانی های قدیم که خلیفه ای انتصابی بود بجزبعضی از کشورهای مرتجع در سایر کشورهای مترقی دیگر باطل شد
مردم دانای مترقی مدرسه رفته دانش پژو در این عصر تکامل و ترقیات و دانش مدرنیسم روش حکومتمدار انتخابی را بر می گزینند و یا برای رسیدن به روش حکومتمداری مبارزه می کنند و روش حکومتمداری آرزوی همه است
روش حکومتمداری آرزوی همه است
پایان
ما را به مهرمان
شما را به مهرتان
همه را به مهرشان
می سپارم
بچه مدرسه ای
مدرسه ای وچه
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar